الها
معبودا مسجودا مقتدرا، شهادت ميدهم كه تو بوصف ممكنات معروف نشوى و باذكار موجودات
موصوف نگردی، ادراكات عالم و عقول امم بساحت قدست على ما ينبغى راه نيابد و پى نبرد،
آيا چه خطا اهل مدينهء
اسماء را از افق اعلايت منع نمود و از تقرّب ببحر اعظمت محروم ساخت، يك حرف
از كِتابت امّ البيان و يك كلمه از آن موجد
امكان، چه ناسپاسى از عبادت ظاهر كه كلّ را از شناسائيت باز داشتی، يك قطره از
درياى رحمتت نار جحيم را بيفسرد و يك جذوه از نار محبّتت عالم را بر افروزد، اى عليم
اگر چه غافليم و لكن بكرمت متشبّث
و اگر چه جاهليم ببحر علمت متوجّه،
توئى آن جوادى كه كثرت خطا ترا از عطا باز ندارد و اعراض اهل عالم نعمتت را سدّ ننمايد، باب فضلت لازال
مفتوح بوده شبنمى از درياى رحمتت كلّ را بطراز تقديس مزيّن فرمايد، و رشحى از بحر
جودت تمام وجود را بغناى حقيقى فائز نمايد، اى ستّار پرده برمدار لازال ظهورات كرمت
عالم را احاطه نموده و انوار
اسم اعظمت بر كلّ تابيده، عبادت را از بدايع فضلت محروم منما و آگاهى بخش تا بر وحدانيّتت
گواهى دهند و شناسائى ده تا بسويت بشتابند، رحمتت ممكنات را احاطه نموده و فضلت كل
را اخذ كرده، از امواج بحر بخششت بحور طلب و طمع ظاهر هر چه هستى توئى ما دونت
لايق ذكر نه إِلاَّ بِالدُّخُولِ فِي ظِلِّكَ وَالوُرُودِ فِي بِساطِكَ، در هر حال
آمرزش قديمت را ميطلبيم و فضل عميمت را ميجوئيم، اميد چنانكه نفسى را از فضلت محروم
نسازى و از طراز عدل و انصاف منع ننمائى توئى سلطان كرم و مالك عطا وَالمُهَيْمِنُ
عَلَى مَنْ فِي الأَرْضِ وَالسَّمَاءِ.
حضرة بهاءالله - (مناجاة - مَجْمُوعَةُ أذكارٍ وَأدْعِيَةٍ مِنْ آثارِ حضرة بهاءالله)
(Baha’i Reference Library site of the Universal House of Justice)
حضرة بهاءالله - (مناجاة - مَجْمُوعَةُ أذكارٍ وَأدْعِيَةٍ مِنْ آثارِ حضرة بهاءالله)
(Baha’i Reference Library site of the Universal House of Justice)